آرامش ملت، رسوایی مزدوران؛ روایت روزهایی که ایمان نقشه دشمن را شکست داد
آرامش ملت، رسوایی مزدوران؛ روایت روزهایی که ایمان نقشه دشمن را شکست داد
جنگ دوازده‌روزه، بار دیگر حقیقتی روشن را ثابت کرد: نه بمب و پهپاد آمریکا و صهیونیسم و نه غوغاسازی مزدوران داخلی، توان برهم زدن آرامش ملت ایران را ندارند. آنچه ماند، سکینه و ایستادگی مردم بود و آنچه شکست خورد، نقشه‌های دشمن و رسوایی فتنه‌گران.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی نسیم قم، رضا تلخابی: در روزگار این تاریخ پرمکر و حادثه و در اوراق این کشور بزرگ برگ‌هایی هست که گویی با زر و خون توأمان نگاشته شده.
از یک‌سو،حملات سبعانه‌ آمریکای مستکبر و صهیون غاصب که چون دو سر اژدهای فتنه، یکی به زهر تحریم،دیگری به تیغ ترور می‌تاختند و ازدیگرسو،حمیّت ملتی که چون کوه البرز و دماوند و زاگرس استوار بر جای ماندند.
در آن «جنگ دوازده‌روزه» که آسمان غزه و ایران اسلامی با دود و آتش انباشته شد و باروت و پهپاد بی‌امان بر خانه‌ها و جان‌ها بارید،خصمان در خیال خام خویش پنداشتند که ایادی فتنه و مزدوران مواجب‌بگیر و غوغاسازان حرفه‌ای،کوچه و خیابان را به صحنه‌ آشوب بدل خواهند ساخت. تصور داشتند که جماعتی اندک،که سالیان دراز در هوای دلار و در سایه‌ طمع نفس، به هم‌زبانی با دشمن خو گرفته بودند،علم مخالفت برخواهند افراشت و بر بام خانه‌های این ملت، پرچم سیاه نفاق خواهند کوبید.
لیک تقدیر آسمانی و عبرت روزگار و امدادهای غیبی کار را به عکس نمودند.
آن فتنه‌گران، نه تنها در میانه‌ میدان نیامدند، بلکه به کنج انزوا خزیدند و در سکوتی ذلیلانه،خاموشی گزیدند.خیابان‌ها آکنده از سکینه ماند و کوچه‌ها، آرامش را چون تاجی زرین بر سر نهادند.
مردمان با بصیرت،مرز میان «ملت» و «مزدور» را چون خطی از خون و ایمان مشخص نمودند،و پرده‌ تزویر از رخسار مدعیان فرو افتاد.
چه شیرین تماشایی بود که در هنگامه‌ هجوم دشمن خارجی، آنانی که همواره در وقت امن و آسایش، فریاد مخالفت برمی‌آوردند،در روز خطر به جُبن و ذلت دچار آمدند. آنان که خود را صدای مردم می‌پنداشتند،نه صدایی از گلوی‌شان برآمد و نه قدمی برسنگفرش خیابان نهادند.و این خاموشی،خود سندی شد بر مزدوری و بی‌اعتباری؛ چرا که مزدور، تا زر و مواجب به دستش نرسد،پای در میدان نمی‌نهد،و فتنه‌گر،تا بیگانه او را به ساز و دهل نرقصاند، توان هیچ جنبشی ندارد.
پس قلم تاریخ خواهد نگاشت: در آن ایام خون و آتش، زمانی که آمریکا با بمب و اسرائیل با پهپاد و مزدورانشان با ترور فرماندهان و دانشمندان بر جان این ملت تاختند، خیابان‌های ایران آرام ماند؛ ملت سربلند ایستادگی کرد، و فتنه‌گران، چون سایه‌های بی‌جان، به گوشه‌ی تاریکی خزیدند. این رسوایی، تا ابد همچون داغی ننگین بر جبین آنان باقی خواهد ماند، و آرامش آن روزها، همچون مدالی زرین بر سینه‌ی ملت خواهد درخشید.
آن زمان که طبل جنگ به صدا درآمد و باروت کینه بر خاک ایران افشاندند آسمان این دیار شاهد صحنه‌هایی بس شگرف بود. خیبرشکن و فتاح و سجیل ها دوش به دوش و بال در بال، همچون تیرهای خشم آسمانی، به قلب دشمن نشستند و پرده‌ غرور استکبار را دریدند.
هر شلیک فرزندان این سرزمین خطبه‌ای از ایمان بود و هرانفجارآیه‌ای از قدرت خداوندی.
رزمندگان سپاه و فرزندان جان‌برکف،درکنار دلیران و خاکی پوشان ارتش ، همچون شیران در کمین،بر دشمن تاختند و نشان دادند که «ایران» را نه به شمشیر و نه به نیرنگ توان شکست.
همدوش ایشان، مجاهدان نیروی انتظامی و سلحشوران فراجا و سربازان گمنام امام زمان ،و بسیجیان بی ادعا پاسداران حریم امنیت شدند، تا کوچه و خیابان در امن و سکینه ماند و نقشه‌ فتنه‌جویان نقش بر آب گشت.
و چه باشکوه بود که در چنین هنگامه ای به برکت خون شهیدان و تدبیر فرماندهی معظم کل قوا خیابانها آرام ماند و دشمن، در حسرت همصدایی داخلی، ناکام ماند و چنین بود که آمریکا و اسرائیل، با همه‌ قدرت ظاهری‌شان، در برابر ایمان و اراده‌ی این ملت، باز هم چون همیشه به شکست خفت‌بار دچار آمدند.
و این حضور پر از شعر و شعور در دیباچه‌ تاریخ باقی خواهد ماند و سینه به سینه توسط مادران و پدران به نسل های آینده منتقل خواهد شد .
به امید پیروزی و سرافرازی همیشه ایران وایرانی.