عضو هیئت علمی مؤسسه امام خمینی(ره)، گفت: رجوع روشمند به منابع اصیل و کاربست روش اجتهاد پیششرط بازتولید علوم انسانی اسلامی است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی نسیم قم، حجتالاسلام محمدرضا اسدی، معاون آموزش و عضو هیئت علمی گروه ادیان مؤسسه امام خمینی(ره) در نشست «جایگاه فقه و فلسفه در تولید علوم انسانی اسلامی» که در موسسه امام خمینی ( ره ) برگزار شد، با تأکید بر ضرورت بهکارگیری روش اجتهاد در مسیر «اسلامیسازی علوم انسانی» گفت: آنچه ما در پرتو اندیشههای علامه مصباح یزدی پی میگیریم، نه صرف شعار که یک ضرورت علمی است.
وی علوم انسانی را مجموعهای دانسته که وظیفهاش «شناخت، توصیف، تبیین و تفسیر حالات، شئون و کنشهای انسانی» است و این علوم بهواسطه اثرگذاریشان در رفتار و کنش انسانی، لاجرم باید با مبانی و جهانبینی اسلامی سازگار شوند.
اسدی ادامه داد: چون خاستگاه بسیاری از شاخههای علوم انسانی معاصر غرب است، انتظار همگون بودن مبانی و اهداف این علوم با ارزشها و آموزههای اسلامی «واقعبینانه نیست» و خطر ناسازگاری بنیادین جدی است.
به گفته معاون آموزش مؤسسه امام خمینی(ره) یکی از گامهای کلیدی در روند اسلامیسازی این است که علوم وارداتی را «بازتنظیم و بازتولید» کنیم؛ فرایندی که مستلزم رجوع روشمند به منابع اصیل اسلام یعنی کتاب و سنت و استخراج دیدگاههای منطبق بر آموزههای دینی است. در این زمینه پرسش محوری این است که رجوع به منابع اصیل باید چگونه صورت گیرد و آیا بدون یک روش معتبر، استخراج دیدگاه اسلامی از متون دینی، ممکن و قابل اتکا خواهد بود؟
اسدی به برخی پژوهشها و مقالات مرتبط اشاره کرد و افزود : منظور از طرح «روش اجتهاد» استفاده انحصاری از آن برای همه ساحتهای اسلامیسازی علوم نیست، بلکه منظور رجوع روشمند و معتبر به کتاب و سنت است که بخشی از فرایند تولید علوم انسانی اسلامی است.
معاون آموزش مؤسسه امام خمینی ( ره ) تصریح کرد: در کنار روش اجتهاد، ممکن است روشهای دیگری نیز در عمل مفید و لازم باشند از جمله بهرهگیری از عقل و تجربه. اما یگانه روش قابل قبول در اسلامیسازی علوم انسانی، روشی است که مشتمل بر روش اجتهاد در مرحله رجوع به منابع اصیل باشد تا انتساب نظریات به اسلام قابل پذیرش بوده و اعتبار معرفتی و انطباق تولیدات علمی با آموزههای اسلامی تضمین شود.
وی به لزوم تمایزگذاری بین نقشها و کاربردهای عقل اشاره کرد و گفت: در فرآیند اسلامیسازی علوم انسانی، علاوه بر استناد نقلی به منابع دینی، باید از ظرفیت عقل در حوزههای مربوط نیز به نحو مناسب استفاده شود و از اینرو انضمام معارف عقلی و تجربی با معارف نقلی حاصل از روششناسی اجتهادی، راهی معقول برای بازسازی نظریهها و سرفصلهای علوم انسانی بر پایه مبانی اسلامی است.
اسدی یادآور شد: ضرورت کاربست روش اجتهاد در اسلامیسازی علوم انسانی در اندیشههای آیتالله مصباح یزدی قابل بازخوانی است.
معاون آموزش مؤسسه امام خمینی(ره) با تشریح ضرورت استفاده از روش اجتهادی در بازتولید علوم انسانی بر مبنای قرآن و سنت، سخنانی از علامه مصباح یزدی را ارائه و تأکید کرد از نظر ایشان اسلامیسازی علوم بدون رجوع روشمند به منابع اصیل دین، موجب انحراف، تفسیر به رأی و انتسابهای نادرست به اسلام خواهد شد.
وی گفت: هر چند آیتالله مصباح بهصورت مستقل به «جایگاه روش اجتهاد در اسلامیسازی علوم» نپرداختهاند، اما از فرمایشات ایشان در مباحث مختلف میتوان مبانی و اصول این رویکرد را استنباط کرد؛ امری که خود نشاندهنده اهمیت «تکیه بر اندیشههای علامه» در این مسیر است.
اسدی با بیان اینکه آیتالله مصباح علوم انسانی را مجموعه علومی میدانند که «به شناخت انسان و تبیین حالات، شئون و کنشهای انسانی از حیث اسلامی بودن» میپردازد، افزود : بدیهی است که این علوم که خاستگاه اولیه غربی دارند، در مبانی و اهداف با جهانبینی اسلامی سازگار نیستند و حتی ممکن است با برخی مبانی اسلامی تعارض داشته باشند، بنابراین یکی از مهمترین اهداف اسلامیسازی، بازتنظیم و بازتولید این علوم بر اساس مبانی و جهانبینی اسلامی است.
معاون آموزش مؤسسه امام خمینی(ره) ادامه داد: این بازتولید بدون رجوع به منابع اصیل دین یعنی قرآن و سنت امکانپذیر نیست، اما پرسش اساسی این است که «این رجوع چگونه باید باشد؟» آیا میتوان تنها با یک آیه یا یک روایت، دیدگاه اسلام را در یک مسئله انسانی اعلام کرد؟ یا اینکه نیازمند روشی منسجم، معتبر و علمی هستیم؟ پاسخ روشن است که استخراج دیدگاه اسلام بدون روش معتبر ممکن نیست و این روش همان «روش اجتهادی» است.
وی گفت: روش اجتهاد به معنای نفی سایر روشهای عقلی یا فلسفی نیست، بلکه به معنای لزوم رجوع روشمند و معتبر به منابع دین است.
اسدی افزود: در فعالیتهای اسلامیسازی معمولاً سه سطح کار دنبال میشود، نقد مبانی علوم انسانی غربی، پژوهشهای تطبیقی میان آموزههای اسلام و نظریات علوم انسانی و پژوهشهای تأسیسی و نظریهپردازی نو که مقام معظم رهبری نیز بارها بر ضرورت شتاببخشی به این روند تأکید کردهاند . ایشان در فرازی از بیانات خود در سال ۹۳ فرمودهاند که «مبانی علوم انسانی غربی، مبانی غیرالهی، مادی و غیرتوحیدی است و با مبانی اسلام و معارف وحیانی سازگار نیست».
معاون آموزش مؤسسه امام خمینی(ره) به تبیین ضرورت روش اجتهادی پرداخت و گفت: نخست آن که رجوع به کتاب و سنت در اسلامیسازی علوم اجتنابناپذیر است، دوم اینکه این رجوع باید روشمند باشد تا گرفتار انحراف و تفسیر به رأی نشویم؛ همان خطری که موجب پیدایش فرقهها و جریانهای انحرافی در ابتدای انقلاب شد، سوم اینکه روش اجتهاد، ابزار استخراج معتبر «بایدها و نبایدهای رفتاری انسان» در حوزههای دینی است و بنابراین ظرفیت دانشساز دارد.
وی افزود: روش اجتهاد از سه انحراف بزرگ جلوگیری میکند؛ جلوگیری از تفسیر به رأی، جلوگیری از تأویلهای افراطی و نادرست نسبت به آیات و روایات، جلوگیری از انتسابهای بیپایه و غیر معتبر به اسلام و گاهی برخی برای سازگار نشان دادن آیات با برخی نظریات بشری، دست به تعبیرهای افراطی میزنند، در حالی که ابتدا باید پرسید آیا اساساً چنین تأویلاتی رواست یا خیر. روش اجتهاد مانع این خطاها میشود.
اسدی با اشاره به سخنان علامه مصباح تصریح کرد: آیتالله مصباح در بسیاری از موارد اگر صراحتاً نام «علوم انسانی» را نیاورده باشند، با قرینه مقابله و سیاق سخن، بهوضوح بر تعمیم روش اجتهادی به همه حوزههای معرفتی، از جمله حوزههای غیر فقهی، تأکید دارند و ایشان معتقدند همانگونه که فقیه در فقه با روش اجتهادی به حکم معتبر میرسد، پژوهشگر در علوم انسانی نیز باید با همین روش معتبر دیدگاه اسلام را استخراج کند.
معاون آموزش مؤسسه امام خمینی(ره) تأکید کرد: بنابراین روش اجتهاد تنها یک روش فقهی نیست، بلکه یک «روش دانشساز» است که در هر حوزهای برای بیان دیدگاه اسلام ضروری است. بدون این روش، نهتنها علوم انسانی اسلامی شکل نمیگیرد، بلکه خطر انتساب نادرست به دین نیز افزایش مییابد.
وی با تاکید بر ضرورتسنجی روش اجتهاد در اسلامیسازی علوم انسانی؛ توصیه به بازگشت روشمند به منابع اصیل و چارچوبمندسازی نوآوریها، گفت: اجتهاد روشمحور، کلید جلوگیری از تفسیر به رأی و تضمین حجیت انتساب نظریات به اسلام است.
اسدی درباره اجزای عملیات استنباط و انتساب دیدگاهها به اسلام، گفت: فرایند کار باید اینگونه باشد که پژوهشگر ابتدا با مسئله مواجه شود، سپس به منابع رجوع کرده و با روش مشخص و معتبر به نتیجه برسد؛ در نهایت باید «حجیت» این نسبتدادن به اسلام معین و قابل استناد باشد. بهعبارت دیگر اگر بخواهیم دیدگاهی را منتسب به اسلام کنیم، باید بتوانیم حجت و اسناد آن را ارائه کنیم؛ تنها استدلال عقلی منفرد یا استناد به یکمنبع بدون روش معتبر کافی نیست.
معاون آموزش مؤسسه امام خمینی(ره) چارچوب سهگانه فعالیتهای اسلامیسازی علوم را اینگونه تشریح کرد: نخست، پژوهشهای انتقادی که مبانی فلسفی و معرفتی علوم انسانی غربی را نقد میکنند؛ دوم، پژوهشهای تطبیقی که آموزههای غربی را در تراز آموزههای اسلامی میگذارند و سوم، پژوهشهای تأسیسی و نوآورانه که بهتولید نظریه و بازتولید مبانی جدید میپردازند و رهبر معظم انقلاب نیز بارها بر سرعتبخشیدن به این پروژه و بازتنظیم علوم انسانی بر مبنای معارف وحیانی تأکید کردهاند.
وی افزود: نوآوری علمی در حوزه علوم انسانیِ اسلامی باید چارچوبمند و مبتنی بر اصول و ضوابط استنباط صحیح، از جمله قواعد فقهی و اصول استدلالی، باشد. بهنقل از تأکید علامه مصباح که او از آن بهعنوان مبنایی برای نوآوری یاد میکرد، «نوآوریهای مستدل و موشکافانه نهتنها نکوهیده نیست بلکه از افتخارات اسلاماند»، اما این نوآوریها باید با رعایت روشهای بررسی سندی، مباحث دلالی و تحلیل الفاظ همراه باشد.
اسدی گفت: باید در فرآیند اسلامیسازی دنبال شود، شناخت منابع و اسناد معتبر (برای ایجاد حجیت)، شناخت اصول و قواعد معتبر استدلال (برای استخراج صحیح فروع) و طراحی فرایند طی شدن مراحلی که تحقق اجرایی نظریه را ممکن سازد.
معاون آموزش مؤسسه امام خمینی(ره) تأکید کرد: استفاده از روش اجتهاد در اسلامیسازی علوم انسانی، صرفاً یک ترجیح نظری نیست، بلکه یک ضرورت علمی و معرفتی است تا هم از گسترش برداشتهای سلیقهای جلوگیری شود و هم امکان تولید نظریههای بومی و معتبر فراهم شود؛ بدین ترتیب میتوان علوم انسانی را فروافتاده به مبانی ارزشی و متافیزیکی اسلام بازتولید کرد که هم برای جامعه مسلمان کارآمد باشند و هم برای مخاطب غیرمسلمان، قوت استدلال و حجیت داشته باشند.
وی یادآور شد: اگر در مسائل جزئی فقهی چنین دقت و بررسیهای دقیق انجام میشود، در مسائلی که سرنوشت جامعه اسلامی را در بر میگیرد، دقت و تلاش بسیار بیشتری لازم است و این امر نشاندهنده اهمیت پیادهسازی روشمند و دقیق اجتهاد در علوم انسانی است تا بتوان از این طریق نوآوری و نظریهپردازی را در چارچوب اصول و ضوابط اسلامی پیش برد.
اسدی تاکید کرد: در فرآیند اسلامیسازی علوم، سه وجه اصلی ضرورت اجتهاد شامل شناخت منابع و اسناد معتبر، متناسبسازی اصول و قواعد استدلالی و رعایت مراحل تفصیلی در اجرای آن است. بدون رعایت این سه رکن، فعالیت علمی ناقص باقی خواهد ماند.
معاون آموزش مؤسسه امام خمینی(ره) به موضوع علم فقه اشاره کرد و توضیح داد: فقه سنتی در گذشته موضوعاتی مانند احکام تکلیفی مکلفان را شامل میشد، اما با گذر زمان و توسعه علوم، موضوع فقه به افعال انسان از منظر تعلق حکم شرعی و تکالیف فردی و اجتماعی گسترش یافته است.
به گفته وی، فهم دقیق این موضوع و تفاوتهای آن با حوزههایی مانند اقتصاد اسلامی، نشان میدهد که برای اسلامیسازی علوم انسانی و استخراج دیدگاه اسلام، روش اجتهاد ابزار ضروری است.
اسدی خاطرنشان کرد: اجتهاد در اصطلاح به تلاش علمی و عملیات معرفتی فقیه برای استنباط نظر شارع از منابع دین گفته میشود و روش اجتهاد، مراحل تفصیلی این عملیات را تعیین میکند تا اطمینان حاصل شود که دیدگاههای اسلامی با حجیت علمی و عملی ارائه میشوند.
منبع خبر: خبرگزاری تسنیم



















