نشست مشترک میان شورای اسلامی شهر قم، شهرداری و اداره کل اوقاف و امور خیریه استان قم فراتر از یک جلسه هماهنگی اجرایی حامل نشانههایی از تحول در حکمرانی شهری بود، تحولی که میتواند به بازتعریف نقش نهادهای سنتی در توسعه خدمات عمومی منجر شود.
وقف بهمثابه زیرساخت حکمرانی شهری
در فضای سنتی مدیریت شهری، وقف اغلب بهعنوان یک نهاد مستقل و گاه غیرهمراستا با برنامههای توسعه شهری تلقی میشود اما تجربه قم نشان میدهد که میتوان با بازخوانی این نهاد آن را به یکی از پایههای حکمرانی شهری تبدیل کرد.
وقف سرمایهای برای توسعه عمومی
شهردار قم با اشاره به مسئولیت سنگین اوقاف در اجرای نیت واقفان تأکید کرد که املاک وقفی در بافت شهری باید با نگاهی توأمان به نیت واقف و نیازهای امروز شهر مدیریت شوند و این نگاه وقف را از یک نهاد ایستا به یک سرمایه پویا برای توسعه عمومی تبدیل میکند.
شورا میدان تضارب آرا، نه صرفاً تصویب لوایح
دکتر عظیمی شورای اسلامی شهر قم را نمونهای واقعی از مشارکت فعال شهری دانست، نهادی که برخلاف بسیاری از شوراهای شهری صرفاً به تأیید لوایح شهرداری بسنده نمیکند بلکه به میدان تضارب اندیشهها و پیگیری مسائل کلان شهری تبدیل شده است. این ظرفیت اگر در سیاستگذاری شهری نهادینه شود میتواند به تسهیل تعامل میان نهادهای سنتی و مدرن کمک کند.
حکمرانی مشارکتی راهحل تعارض نهادی
روحالله امرالهی رئیس شورای شهر با پیشنهاد برگزاری جلسات منظم میان شهرداری و اوقاف بر ضرورت نهادینهسازی گفتوگوی میانسازمانی تأکید کرد.
این مدل میتواند به حل تعارضات نهادی، تسریع پروژههای عمرانی و ارتقای رضایت عمومی منجر شود و در شرایطی که بسیاری از پروژههای شهری به دلیل نبود هماهنگی میان نهادها با تأخیر مواجهاند قم میتواند پیشگام در ارائه یک الگوی موفق باشد.
قم آزمایشگاه سیاستگذاری شهری
قم بهواسطه جایگاه مذهبی، سیاسی و رسانهای خود، ظرفیت آن را دارد که در حوزه حکمرانی شهری، الگوهای نوین ارائه دهد. حضور گسترده موقوفات، زائران، و نهادهای دینی، این شهر را به بستری مناسب برای آزمون سیاستهای مشارکتی و فرهنگی تبدیل کرده است.
اگر سیاست «وقف بهمثابه زیرساخت حکمرانی شهری» در قم بهدرستی اجرا شود میتوان آن را به سایر شهرهای مذهبی و تاریخی کشور نیز تعمیم داد و از مشهد و شیراز گرفته تا ری و کاشان نیازمند این تجربه است.
از مناسبات اداری تا سیاستگذاری فکری
نشست اخیر اگرچه در ظاهر به ساماندهی آرامستانها اختصاص داشت اما در باطن حامل یک تحول فکری بود که عبارت است از حرکت از مناسبات اداری به سمت سیاستگذاری مشارکتی با محوریت وقف، شورا و مدیریت شهری.
این تحول اگر با استمرار جلسات، تدوین اسناد مشترک و ورود نخبگان فکری همراه شود میتواند به الگویی پایدار برای حکمرانی شهری در ایران تبدیل گردد.
به قلم: محمدرضا قربان زاده ؛ روزنامه نگار و فعال رسانه
















