حجتالاسلام سیدحسن ربانی، رئیس هیئت امنای جامعه الزهراء سلاماللهعلیها در آستانه چهل سالگی تأسیس این مرکز، تاریخچه و تحولات این مرکز و چگونگی اثرگذاری بانوان فرهیخته و دانشمند در جامعه را بررسی و تحلیل کرده است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی نسیم قم، حضرت آیتالله خامنهای در دیدار اعضای جامعه الزهراء سلاماللهعلیها، تشکیل این مرکز را مرهون ابتکار امام بزرگوار خواندند و گفتند: نفس تشکیل مجموعهای با مأموریت ارتقاء معرفت و آگاهی دینی جمع زیادی از زنان و دختران کشور، بسیار ارزشمند است چرا که تا قبل از آن، زنان در تاریخ کشور از چنین امکانی برخوردار نبودهاند. رسانهیKHAMENEI.IR در گفتوگو با حجتالاسلام والمسلمین سیّدحسن ربانی، رئیس هیئت امنای جامعه الزهراء سلاماللهعلیها در آستانه چهل سالگی تاسیس این مرکز، تاریخچه و تحولات این مرکز و چگونگی اثرگذاری بانوان فرهیخته و دانشمند در جامعه را بررسی و تحلیل کرده است.
*به عنوان اولین سؤال، نگاهی به تاریخچه تأسیس حوزههای علمیه خواهران داشته باشیم. جامعه الزهراء سلاماللهعلیها چگونه شکل گرفت، تأسیس شد و در طول این سالها چگونه رشد کرد و تکوّن یافت؟
یک بعد اساسی تهاجم غربی در زمان طاغوت پهلوی در حوزهی زنان بروز پیدا کرد. کشف حجاب رضاخانی و از بین بردن اصالت دینی مردم و ارزشهای مهم خانوادگی، آغاز یک حرکت ظالمانه و شیطانی برای جوامع اسلامی، به ویژه در ایران، شد. پس از آن، فرزندش با ادامه دادن راه پدر در قالب استعمار نو و هجوم تبلیغاتی جدید، به شکستن حریم زنانه و همچنین پوشش اسلامی زنانه پرداخته و زمینههای نفوذ فرهنگ غربی را بیش از گذشته دنبال کرد. علما و متدیّنین برای مقابله با این فرهنگ تحمیلی مزدوران غربی تلاششان این بود تا به زن مسلمان هویت بدهند و آنها را موفق سازند در عرصهی زنانه، نقش ویژهای در مقابله با بخش فرهنگی استعمار و بهویژه استعمار نو ایفا کنند. لذا، پیش از پیروزی انقلاب، شما شاهد راهاندازی مکاتبی مانند مکتب توحید، مکتب نرجس و دارالزهرا بودید که مورد استقبال خانوادهها و دختران مسلمان و پیرو اهلبیت علیهمالسلام قرار گرفت. این حرف به معنای این نیست که زنان پیش از رضاخان به علوم دینی توجه نداشتند، بلکه در آن زمان، چنین توجهی کم و به ندرت بود. در میان این مکاتب، مکتب توحید با ریاست آیتالله شهید قدوسی و اقدامات آیتالله شرعی فعالیت میکرد که تقریباً ۴۰۰ خواهر طلبه از سرتاسر کشور داشتند. این حرکت در قم و برخی از شهرها مانند مشهد و اصفهان شکل گرفت.
بعد از پیروزی انقلاب، آیتالله شرعی و آیتالله فاضل لنکرانی و یکی دو نفر دیگر از آقایان، پیشنهادی را خدمت حضرت امام خمینی رحمهالله ارائه دادند تا انسجامی به مجموعهی حوزههای علمیه خواهران و مکاتبی که در زمینه تعلیم و تربیت زنان فعال بودند، داده شود. حضرت امام با استقبال از این پیشنهاد، بر ضرورت آن تأکید کردند. بنابراین، تأسیس جامعه الزهرا سلاماللهعلیها به فرمان حضرت امام در سال ۱۳۶۳ آغاز شد. در این راستا، جمعی از بزرگان حوزه از سوی حضرت امام مأمور به تشکیل هیئت امنا یا هیئت مؤسس شدند. آیتالله مشکینی، آیتالله موسوی اردبیلی، آیتالله فاضل لنکرانی، آیتالله شرعی، آیتالله جنتی و دیگر شخصیتهای برجسته آن دوران مسئولیت ساماندهی امور را بر عهده گرفتند. تأکید شد که تمامی مکاتب مرتبط با حوزههای علمیه خواهران در یک نظام و تحت شرایط مناسب فعالیت کنند تا رسالت تعلیم و تربیت خواهرانه به درستی دنبال شود. آقایان هم یک هیئت مدیرهای تعیین کردند که آن هیئت مدیره، متولی امور اجرایی و تلاش برای ساماندهی امور شدند و این آغاز مبارکی برای تأسیس جامعه الزهراء سلاماللهعلیها شد که امروز به مؤسسهای فاخر تبدیل شده است که نقش ارزشمندی در تعلیم و تربیت دختران و زنانمان نسبت به علوم و معارف دینی ایفا کرده و همچنین در زمینه تبلیغ و تبیین این معارف برای زنان و دختران جامعه نقش برجستهای دارد.
*این روزها در آستانهی چهلمین سال تأسیس جامعه الزهراء سلاماللهعلیها هستیم. این مرکز در طول این سالها در زمینه معرفتافزایی بانوان چه عملکردی داشته است؟
برای روشن شدن موفقیتهای جامعه الزهراء سلاماللهعلیها باید به وضعیت سابق این مکاتب و مدارس یا دارهایی که به آنها دارالزهرا یا امثال اینها گفته میشد توجه کنیم. پس از آن، میتوانیم ببینیم چه رشد و تعالیای در جامعه الزهراء سلاماللهعلیها به وقوع پیوسته است. یکی از نکات قابل توجه، سلامت در محیط است که نگاه تعلیم و تربیتی جامعه الزهراء سلاماللهعلیها سلاماللهعلیها در آن برجسته بوده است. محور دوم، جامعیت آموزش است که این آموزش غنیتر و قویتر شده است. اساتید برجسته و خوب در جامعه الزهراء سلاماللهعلیها جذب شدند و این اساتید با حضورشان در جامعه الزهراء سلاماللهعلیها و تدریس، نقطه قوتی را برای آن رقم زدند. از دیگر نکات برجسته و تحولی در جامعه الزهراء سلاماللهعلیها، مسئلهی بینالمللی بودن آن است. به دلیل نام و آوازه انقلاب اسلامی، از کشورهای مختلف اعم از شیعه و سنی، خواهران -که البته غالباً شیعه بودند- برای تحصیل به اینجا میآمدند. وقتی امروز به کشورهایی مانند پاکستان، عراق، هند، لبنان، اندونزی و مالزی مراجعه میکنید، میبینید که فارغالتحصیلان جامعه الزهراء سلاماللهعلیها در آنجا رفتند و خودشان جامعه الزهرای دیگری را تأسیس کردهاند.
حضرت آیتالله خامنهای در دیدار اعضای جامعه الزهراء سلاماللهعلیها، با اشاره به لزوم حضور زنان دارای سطح بالای معارف دینی در رسانهها و اجتماعات بینالمللی و نقش جامعه الزهراء سلاماللهعلیها در این خصوص، افزودند: بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، زنان فاضل پرشماری در جامعه حضور دارند که باید برای بیان مسائل مرتبط با زن و خانواده در رسانهها آماده شوند و همچنین باید بتوانند در مجامع بزرگ جهانی و اسلامی با استناد به آیات و روایات و نهجالبلاغه، مطالب عالی دینی را بیان کنند که این کار هم در پیشرفت و شناساندن کشور در دنیا و هم در ایجاد امت اسلامی تأثیرگذار خواهد بود.
*اهمیت حضور بانوان در این گونه مجامع چیست و چگونه میشود این آمادهسازی را انجام داد؟
شاید یکی از کاستیهای مجموعههای حوزوی و از جمله جامعه الزهراء سلاماللهعلیها تربیت نیروهای کارآمد و فاضل و عالم و فرهیخته و آمادهسازی آنان برای حضور در مجامع بینالمللی است که تا حدودی عقب است. اگرچه الحمدلله قدمهای خوبی برداشته شده است. اما لازم بود که جامعه الزهراء سلاماللهعلیها در طراز انقلاب اسلامی و در جایگاه رفیع میتوانست برخی از شخصیتها را تربیت کند که اینها بتوانند در محافل بینالمللی و علمی حضور فعالتری داشته باشند. اشاره به این نکته لازم است که نقاط ضعف این بخش را میتوان در تأثیرگذاری بیشتر خواهران در یکی دو دههی اخیر مشاهده کرد، به دلیل نفوذ و گسترش استعمار فرهنگی، ذهنیتهای منفی را دارند گسترش میدهند و تلاش میکنند اسلام را بهعنوان دینی که نسبت به حقوق زن کوتاهی کرده و امثال اینها، نشان دهند. در این شرایط خواهران دانشمند، نسبت به برادران در مجامع بینالمللی تأثیرگذارترند.
امروزه غرب زن را در موقعیت کاستی قرار داده و حقوق او در این جوامع ضایع و به زن ظلم میشود؛ که آن را با آزادیهای ابتذالی تعریف میکند و زن را در آن حد میبینند. بنابراین، با یک تهاجم صحیح و بیان روشن، جایگاه زن از نظر اسلام در سطح جهانی باید بهخوبی تبیین شود. طبعاً، کسانی که کمی با آموزههای دینی آشنا شدهاند – بهویژه در زمینه جایگاه زن در اسلام – اکنون نگاه نقادانهتری به غرب دارند. وقتی که میبینند زن در اسلام چه جایگاه و حرمت اصیل و ذاتی دارد، جذب این فرهنگ میشوند.
باید بپذیریم که مانند دستگاههای دیپلماسی، دستگاههای فرهنگیمان در سطح بینالملل نسبت به این قضیه آن اهتمام لازم را نداشتند که مسائل را رصد کنند. به عنوان مثال، سفرای ما در کشورهای مختلف در مواقعی که همایشها، نشستهای علمی یا کنگرههایی برگزار میشود، باید از جامعه الزهراء سلاماللهعلیها و زنان فرهیخته اینجا برای حضور دعوت کنند. در مواقعی که در برخی کشورها، بانوان فرهیختهی ما به همراه شخصیتهای دیگر حضور پیدا کردند، توانستند در تصمیمگیریها و سیاستگذاریها تأثیر بگذارند. حضور خواهران دانشمند در کنفرانسهایی مانند چین و مصر تأثیرگذار بود و توانست جلوی برخی انحرافهای اساسی را بگیرد. مثلاً در تعریف خانواده، غربیها با جهتگیری استعماری تلاش میکنند که اصالت خانواده را بشکنند و تعریف خانواده را به شکل دیگری ارائه دهند، اما حضور این فرهیختگانمان تأثیر گذاشت و جلوی این تغییرات را گرفت و مانع از آن شد که این تعریف به طور یکسان برای تمامی کشورها ارائه شود.
*رهبر انقلاب اسلامی از سالها قبل، در دیدارهای مختلف با حوزویان، مسئلهی تحول را به شکل پررنگی مورد تأکید و مطالبه قرار دادهاند. لطفاً اهمیت تحول، مکانیسم آن، و ویژگیهای مجموعهای که باید این تحول را پیادهسازی کند، را تشریح کنید؟
خداوند رهبر انقلاب اسلامی را حفظ کند که با هوشمندی، کاستیهای موجود در حوزههای علمیه و در سطح کشور را رصد میکنند و به خوبی به یادآوری و تذکر آنها میپردازند. یکی از این مسائل، مسئلهی تحول است. خود رهبر انقلاب چند سال پیش فرمودند که اگر به تحول نپردازیم، یکی از دو نتیجه خواهد داشت: یا میرایی، به این معنا که مجموعهای که با تحول همراه نمیشود کنار گذاشته خواهد شد و افول خواهد کرد، یا اینکه دیگران تحول را دنبال خواهند کرد و به انحراف خواهند کشاند. در بیانات رهبر انقلاب به خوبی این مسئله تبیین شده که جامعه در حال تحول است. اگر پیشتر تحولات در هر ده سال یکبار رخ میداد، امروز باید بگوییم که تحول در جامعه هر روز در حال وقوع است. بنابراین حوزههای علمیه که میراثدار پیامبران و رسول گرامی اسلام هستند، باید برای هدایت مردم، دستگیری از آنها و راهنماییشان تلاش کنند. اگر این مأموریت به درستی انجام شود، طبیعتاً باید همگام با تحولات پیش بروند. به تعبیر رهبر انقلاب، حوزههای علمیه باید باید همراه با تحولات حرکت کنند و با رصد و پیشبینی تحولات، پیش از آنکه تغییرات و تحولات به طور ناگهانی بر جامعه و مردم تحمیل شود، پیشگام باشند.
رسالت روحانیت، هدایت است. روحانیت میراثدار انبیاست و نمایندهی رسول گرامی اسلام و اهل بیت علیهمالسلام. بنابراین، قهراً باید تحولات جامعه را دنبال کنند. گمان میکنم یکی از ضرورتها این است که بیش از پیش به مسئله تغییرات و تحولات توجه کرده و آنها را رصد کنیم. اگر متوجه شدیم که تغییراتی در جامعه در حال شکلگیری است، به طور طبیعی خود را برای سازگاری با این تحولات آماده خواهیم کرد و آن را دنبال خواهیم کرد.
امروز نمیتوانیم با روزمرگی در کار حوزهها عمل کنیم. نمیتوانیم همان نظامات آموزشی و پژوهشی گذشته را ادامه دهیم. باید همه اینها متناسب آن نظام نیازها و برآورد احتیاجات و تغییر و تحولات متناسب با آنها شکل پیدا کند. وقتی تغییراتی ایجاد میشود، نیازهای جدیدی هم به وجود میآید و ما باید برای این نیازهای نو خود را آماده کنیم. امروز در مسائل مختلف، باید حضور هدایتگرانهای بر اساس آموزههای دینی داشته باشیم. اگر دیروز مسائل مربوط به بانک و بانکداری مطرح بود، امروز ارزهای دیجیتال به یک موضوع مهم تبدیل شده است. اگر دیروز بحثهای خانواده و فرزندآوری مطرح بود، امروز موضوعاتی مانند رحم اجارهای و مسائل مشابه مطرح میشود و احتمالاً در آینده مسائل جدیدتری به وجود خواهد آمد. بنابراین، برای اینکه حوزه بتواند در پاسخ به این نیازها و سؤالات جدید نقش مؤثری ایفا کند، باید به روشهای نوین در عرصههای مختلف، از جمله آموزش، پژوهش، تهذیب، تربیت و به ویژه تبلیغ و تبیین، توجه ویژهای داشته باشد.
در مورد افراد صلاحیتدار برای تحول، میتوانم بگویم که باید چند ویژگی داشته باشند. نخست، اینکه به خوبی و عمیق آموزههای دینی را فرا گرفته باشند. همچنین، باید علوم حوزوی را بهطور کامل آموخته باشند. باید فقه و اصول را بهطور دقیق و با روش جواهری که حضرت امام تأکید داشتند، فرا گرفته باشند. دوم، اینکه با نیازمندیها و تحولات جدید بهخوبی و عمیق آشنا شوند. یعنی صرفاً فراگیری علوم دینی و رسمی حوزوی نمیتواند ما را برای پاسخگویی به مسائل جدید آماده کند، بلکه باید با این مسائل و دانشهای نوین نیز بهخوبی آشنا باشیم.
امروز علاوه بر دانش حوزوی و علوم اسلامی، نیازمند آگاهی از دانش روز و تخصصهای جدید هستیم. همچنین باید بر پایه اصول و ارزشهای اصیل اسلامی، خلاقیت، ابتکار و نوآوریهای جدید داشته باشیم. در کنار این موارد، اصالت معنویت و ریشههای دینی، به ویژه اخلاق و تربیت اسلامی، از اهمیت فراوانی برخوردار است. جمع این عناصر میتواند صلاحیت لازم برای پیگیری و ایجاد تحول را فراهم آورد. به عبارتی، ما به افرادی مانند شهید صدر و شهید مطهری نیاز داریم که بتوانند این تحول را ایجاد کرده و به پیش ببرند.
*یکی از نکاتی که در دیدار اعضای جامعه الزهرا سلاماللهعلیها با رهبر انقلاب مطرح شد، تأکید بر موضوع تربیت در کنار مباحث آموزشی بود. اولاً تربیت خود خواهران طلبه و ثانیاً تربیت ثانویهای که این افراد در بستر جامعه منشأ اثر آن هستند؛ چون این خواهران علاوه بر نقش مادری و زن بودن که دارند، در عرصههای آموزشی و تبلیغی نیز در جامعه مؤثر هستند. لطفاً این دو ساحت تربیت را تشریح بفرمایید؟
کسانی که میخواهند اسلام را تبیین و تبلیغ کنند، باید خودشان ابتدا عامل به اسلام باشند. اگر قرار است پیام تهذیبی و اخلاقی به دیگران بدهند، باید خودشان متخلق به آن باشند. این موضوع از مباحث حیاتی است. در قرآن آمده است: «اولئک کالانعام»، همچنین در آیهی دیگر آمده است: «مَثَلُ الَّذِینَ حُمِّلُوا التَّوْرَاهَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوهَا کَمَثَلِ الْحِمَارِ یَحْمِلُ أَسْفَارًا»، که بر مذمت عمل نکردن به آموزههای دینی تأکید دارد. بنابراین، یکی از ارکان اساسی و حیاتی حوزههای علمیه، مسئلهی تخلق به اخلاق و ارزشهای دینی، عمل به جهات اخلاقی، تسلط بر نفس و تهذیب و تربیت است.
جامعهی اسلامی در طول تاریخ از علماء سوء آسیبهای فراوانی دیده است؛ علمایی که به جهات اخلاقی توجه نکردند و دچار انحراف شدند. ضربههایی که جریان حق از ناحیهی عناصر آشنا با مسائل فکری و دینی، اما دور از اخلاق، خورده کم نبوده است. بنابراین باید سرمایهگذاری جدی در زمینه اخلاق، تهذیب و تربیت انجام شود و در میان خواهران، این مسئله اهمیت بیشتری پیدا میکند؛ زیرا تأثیرگذاری آنان بیشتر است و لذا نیاز به تربیت نیز افزونتر است.
لذا در مجموعههای حوزوی، به ویژه در مجموعههای خواهران، باید بیشتر از آنچه برای رشد علمی تلاش میشود، برای تخلقشان و آشنایی با مباحث تهذیبی و عمل به آنها برنامهریزی شود. چرا که هرچه تهذیب در افراد بیشتر باشد، در مقابل هجوم آسیبها کمتر میشود. هرچه این تهذیب بیشتر باشد، در برابر هجوم مشکلات، نشیب و فرازها، نفوذ و تأثیر جریانهای باطل مقاومت بیشتری صورت میگیرد و سلامت و حقیقت اسلام بهتر تبیین و بیان میشود. به علاوه، تأثیرگذاری آن نیز به مراتب بیشتر خواهد بود.
امروز دیگر نباید به همان درس اخلاقی که در حوزهها به طور معمول و متعارف مرسوم است، بسنده کرد. باید نوآوریها و خلاقیتهای جدیدی در امر تهذیب ایجاد کرد که افراد به طور درونی احساس نیاز کنند که محتاج مباحث اخلاقی و ارتباط با خداوند متعال و معرفت و عرفان هستند.
کلام پایانی اینکه، جامعه الزهراء سلاماللهعلیها میراث بزرگی از حضرت امام خمینی رحمهالله است و رهبر انقلاب به شایستگی از این مجموعه حمایت کردهاند. این میراث باید بتواند لیاقت و شایستگی خود را به بهترین شکل نشان دهد و در آینده نیز در جهت برنامهریزی متناسب با نیازهای روز و تحولات، همچنین در اجرای آنها و تربیت شخصیتهای برجسته و فاخر علمی، نقشآفرینی کند.
منبع: خبرگزاری تسنیم استان قم/