انسان و سرنوشتدر این شرایط نمایندگان حضرت امام از روحانیت در درون موتلفه اسلامی مشخص شدند. شورای مرکزی ۱۲ نفره ما گاه دو در میان با حضور این بزرگان شکل میگرفت و موتلفه اسلامی در وضعی قرار میگرفت که لازمهاش یک اساسنامه بود و همین بزرگان توسط شهید بزرگوار دکتر باهنر مقدمات این اساسنامه […]
انسان و سرنوشت
در این شرایط نمایندگان حضرت امام از روحانیت در درون موتلفه اسلامی مشخص شدند. شورای مرکزی ۱۲ نفره ما گاه دو در میان با حضور این بزرگان شکل میگرفت و موتلفه اسلامی در وضعی قرار میگرفت که لازمهاش یک اساسنامه بود و همین بزرگان توسط شهید بزرگوار دکتر باهنر مقدمات این اساسنامه را فراهم کردند. برای این که ما نیاز داخلی حوزههایمان را از نظر معارف برآورده کنیم استدعا کردیم و آیتالله مطهری بحث «انسان و سرنوشت» را فرمودند. این مباحث به صورت جزواتی درآمد و توسط شهید دکتر باهنر آموزش داده میشد و ما آموزش درون موتلفه را هم با بحث انسان و سرنوشت داشتیم.
مقدمات قیام ۱۵خرداد
سه مقدمه درباره قیام ۱۵ خرداد باید مطرح شود و مورد بررسی قرار بگیرد. اولین مقدمه، بهرهگیری امام رضواناللهتعالیعلیه از حمله وحشیانه عوامل استعمار و استکبار جهانی به مدرسه فیضیه قم و مدرسه طالبیه تبریز بود. دومین مقدمه اینکه امام (ره) در آغاز محرم آن سال که برابر با ماه خرداد بود، با دو روز فاصله امام از آغاز محرم، به وسیله بیانیه، اعلامیه یا تلگراف حتی پاسخ نامهها از تمامی خطبا، وعاظ، مداحان و شعرا وتمامی هیئات دینی خواستند که محرم در حال شروع را محرمی بگیرند که اگر امام سیدالشهداء علیهالسلام حضور میداشتند، برای مصائب اسلام در این زمان میگریستند. این هجمه امام در روشن کردن مردم اعماق کشور و التزام مردم به دنبال کردن روشنگریها اثر گذاشت .
در تهران حدود ۴ هزار مجلس در شبانه روز در دهه عاشورا تشکیل میشد. پس از اینکه حضرت امام تذکرات را به خطبا و وعاظ و مداحان دادند، هیئتهای دینی، آنچه که حضرت ایشان به صورت بیانیه اعلامیه و تلگراف مرحمت میفرمودند، تکثیر میکردند. آن هیئتهای دینی که بعداً نام موتلفه برای آنها انتخاب شد، ضمن تکثیر آنچه که از سوی حضرت امام صادر میشد به همراه آن یک اعلامیه اخطار گونهای هم از طرف این هیئتها به وعاظ میدادند که ما در پای منابر شما حضور داریم و در پایان ماه محرم و صفر قصد داریم به مردم و مرجع تقلید گزارش کنیم که خطیب و واعظ، آهنگ مرجع تقلید را مراعات کرده است.
برای این منظور هیئتهای دینی تعدادی دستگاه ضبط صوت برای منابر درنظر گرفته و به خطبا هم اعلام کرده بودند که ما صداهای شما را ضبط میکنیم. به صورتی که در آن ایام هرجا یک ضبط صوت وارد میشد واعظ در بالای منبر تصور میکرد که این ضبط برای ارائه به مرجعیت و حسابرسی در آینده است و گاه لحن عوض میشد! حتی بعضی از وعاظ که هیچ تعهد و التزامی به همراهی با مرجعیت نداشتند وقتی ضبط صوتی وارد می شد ناگزیر میشدند خود را هماهنگ کنند بلکه تندتر از بقیه حرکت کنند!
استیضاح درمسجد سیدعزیزالله !
من نمونهای از این منابر و مجالس را عرض میکنم که شاید ممتازترینش منابر مرحوم حجتالاسلام والمسلمین فلسفی و استیضاح دولت علم در شب عاشورا در مسجد آذربایجانیها ومدرسه علمیه شیخ عبدالحسین در بازار است. مرحوم فلسفی در آنجا دولت اسدالله علم را استیضاح کرد. در آن شب جمعیت به قدری فراوان بود که ایشان نتوانستند در مسیر عادی و از در اصلی مدرسه و مسجد وارد شوند و از پشت بام با نردبان به روی منبر آوردند.ایشان پس از حمد و ثنا و صلوات بر پیامبر و عترت معصوم آن حضرت این طور آغاز کردند: شاید که برای شما عجیب باشد که یک عمامه به سر در شب عاشورا در مسجد خانه خدا دولت را استیضاح کند! من دولت اسدالله علم را با ۱۰ ماده در شب عاشورا در این مسجد در حضور شما بیش از ۱۵۰ هزار مومن استیضاح می کنم و وقتی من مواد استیضاح رو میگویم با یک اللهاکبر تایید کنید. مرحوم فلسفی در وسط این استیضاح به مدرسه فیضیه و هجوم وحشیانه به آنجا اشاره میکنند و میگویند: در کوچه های قم یک گروهبان به وسیله بیسیم به مرکز گزارش میکند الو الو ما بر قم مسلطیم! مرحوم فلسفی اضافه فرمودند: مودبانهتر از این کلام ندارم که ای سیاه باد روی شما! مگر شما ۱۷ شهر قفقاز را به ما بازگرداندهاید؟! مگر شما….و اشاره به چند نمونه دیگر کردند و درپایان هریک گفتند «شما مسلطید ؟ سیاه باد روی شما!» من به نوجوانان و جوانان و همه کسانی که میخواهند ۱۵ خرداد را مطالعه کنند عرض میکنم که از این زوایا به ۱۵ خرداد نگاه کنند.
مجلس روضه طیبخان
یک موضوع دیگر در ارتباط با شهید طیب حاج رضایی است. در باره ایشان چند موضوع هست که به موقع آن باید اشاره کرد. یکی در ارتباط با مجالس دهه عاشورای شهید طیب است. با این که آنچه بدها همه داشتند او به تنهایی به آن متهم بود. یعنی هر نوع بدی در آنزمان بود او به آن بدی متهم بود، اما چند امتیاز داشت.
دهه عاشورا یک برنامه روضهخوانی داشت. در این دهه به سر خودش گل میمالید و جلوی در مجلس مینشست . در یکی از شبها یا شب سوم یا شب هفت یا شب اربعین امام که تمام هیئت و دستهجات معروف حرکت میکردند یک دسته ای حرکت میداد. این دسته یک دسته بسیار بزرگی بود و خود طیب گل به پیشانی مالیده در جلوی دسته حرکت میکرد. در مجلس دهه عاشورا آقای نهاوندی منبر میرفت و منبر ایشان هم معمولا تند بود، بلکه از تندترینها بود.