به گزارش پایگاه اطلاع رسانی نسیم قم به نقل از خبر قم، بحث افزایش در سالهای اخیر به کرات مورد توجه محافل مختلف قرار گرفته و اهمیت آن به حدی بوده است که حتی در تقویم کشورمان، یک هفته به نام هفته ملی جمعیت نامگذاری شده است. موضوع افزایش اما موافق و مخالفان بسیاری دارد. مخالفان معتقدند که افزایش جمعیت میتواند تبعات جبران ناپذیری همچون تسریع در روند نابودی اکوسیستم و منابع طبیعی را به همراه داشته باشد.
برخی دیگر از مخالفان افزایش جمعیت معتقدند زمانی که شرایط اقتصادی نمیتواند پاسخگوی این حجم از جمعیت فعلی کشور باشد؛ چه لزومی دارد که فرزندآوری افزایش یابد! عده دیگری از مخالفان نیز موضوع کیفیت زندگی را پیش میکشند و معتقدند که با تعداد فرزندان کمتر، این فرصت فراهم میشود که امکانات خانواده باکیفیت مطلوبتری بین اعضای خانواده تقسیم شود.
در همین خصوص حجت الاسلام عبدالصالح شمساللهی، محقق و کارشناس مسائل خانواده در گفتوگوی ضمن تشریح ضرورتهای بحث افزایش جمعیت گفت: “جمعیت یکی از مولفههای قدرت است و در آمریکا و کشورهای اروپایی به هیچ عنوان سیاستهای مرتبط با کاهش جمعیت مطرح نیست. از طرفی در حوزه اقتصاد هم جمعیت مسئله خیلی مهمی است و کشورهایی که توانستهاند از شمار جمعیت خود به عنوان نیروی کار استفاده کنند؛ اقتصادهای بزرگ دنیا را به چالش کشیدهاند.”
وی همچنین با اشاره به تبعات اجتماعی و روانشناختی «تک فرزندی» گفت: “انسان نیاز به اجتماعی دارد که آن اجتماع را از خودش بداند و در واقع خودمانیترین اجتماع «خانواده» است. خانوادههای تک فرزند در گذر زمان به انسانهایی بسیار تنهایی مبدل میشوند که تبعات مختلف اجتماعی، روانشناختی و حتی اقتصادی میتواند دامن آنها را بگیرد.”
حجتالاسلام شمساللهی در ادامه اظهارات خود با اشاره به آمار بالای سقط جنین در کشور، این عمل را جنایت در حق بشریت عنوان کرد و در این باره اظهار داشت: “در بحث کنترل جمعیت، بحثهای نظارتی هم باید مطرح شود و سقط جنین باید به حداقل برسد؛ یعنی در مواقعی که جان مادر در خطر است و نه برای هر مسئلهای از جمله احتمال نقص عضو یک جنین.”
این کارشناس مسائل خانواده همچنین فرزندآوری را دارای ریشه دینی توصیف و در این باره گفت: “اعتقاد به رزاقیت خداوند باعث میشود که باور به مسائل و معضلات اقتصادی پیرامون فرزندآوری به حداقل برسد.”
متن کامل گفتوگو با حجت الاسلام عبدالصالح شمساللهی به شرح زیر است:
_ چرا در سالهای اخیر موضوع افزایش جمعیت مورد توجه قرار گرفته است؛ این در حالی است که پیشتر «سیاست فرزند کمتر، زندگی بهتر» در کشور اجرا میشد؟
حجتالاسلام شمساللهی: جمعیت یکی از مولفههای قدرت است و به همین دلیل جریانهای استکباری تحت عناوین مختلف تلاش میکنند تا در کشورهایی که با آنها در تقابل هستند و یا حتی احساس میکنند ممکن است روزی با مردم آن کشور به تقابل بیافتند، مسئله جمعیت را تحت تاثیر قرار دهند. آنها میدانند که اگر جمعیت یک اندیشه در دنیا زیاد باشد، این جمعیت به عنوان پشتوانه میتواند قدرت آن اندیشه شود. به همین دلیل سیاست «فرزند کمتر، زندگی بهتر» از پیش از انقلاب اسلامی در ایران از طریق سازمانهای جهانی مطرح بود. مرحوم علامه تهرانی به عنوان یکی از اولین کسانی که به این موضوع واکنش نشان دادند و کتابی را تحت عنوان «کنترل جمعیت» به رشته نگارش درآوردند و در این کتاب موضوع تحدید جمعیت را ضربهای جبران ناپذیر به تشیع دانستند.
با این حال متاسفانه بعد از انقلاب اسلامی و پس از جنگ تحمیلی، با شعارهایی که دولت سازندگی داد و بحثهایی را که در حوزه توسعه _با آن تعریف غربی خودش مطرح کرد_ جمعیت به عنوان یکی از موانع توسعه قلمداد شد. از طرفی گفته میشود در آن دوران قرار بود که از سوی بانک جهانی ۱۴۰ میلیون دلار به ایران وام داده شود و شرط ضمن آن وام، اجرای سیاستهای جمعیتی سازمان بهداشت جهانی در ایران بود که اینجا نقطه شروع مجدد جریان سیاست «فرزند کمتر، زندگی بهتر» در کشور شد.
در آن دوره این مسئله را مطرح کردند که جمعیت باید کم باشد تا بشود به امور زندگی مردم رسیدگی کرد و زندگی مرفهای را برای آنان به ارمغان آورد که این موضوع تبدیل به یک فرهنگ شد؛ در صورتی که شما میبینید در کشورهای اروپایی و آمریکا به هیچ عنوان چنینی سیاستی مطرح نیست. به عنوان نمونه سلبریتیها و شخصیتهای مشهور اروپایی بعضا تا پنج فرزند دارند اما این نسخه را برای ما پیچیدند و ما هم روی همین خط حرکت کردیم تا این که مقام معظم رهبری از این مسئله به عنوان یک اشتباه نام بردند. ایشان فرمودند شاید در یک مقطعی اتخاذ این سیاست لازم بود اما امتداد آن اشتباه بود و شرایط کشور ایران با شرایط فعلی _و نه ایدهآل_ تا ۱۵۰ میلیون نفر جمعیت را پاسخگو است.
در حال حاضر اندیشمندان ما به این نتیجه رسیدند ما برای این که در قدرت باقی بمانیم و بتوانیم در واقع اندیشهها و آرمانهای خود را پیش ببریم باید جمعیتی کثیر داشته باشیم. از طرفی در حوزه اقتصاد هم جمعیت، مسئله خیلی مهمی است و به عبارتی یکی از اصلیترین مولفهها در حوزه کار، نیروی کار و نیروی انسانی است و کشورهایی که توانستهاند از جمعیت به عنوان نیروی کار استفاده کنند؛ اقتصادهای بزرگ دنیا را به چالش کشیدند و ما این مسئله را در سالهای آینده و با پیر شدن جمعیت بیشتر درک میکنیم. زمانی که نیروی کار و نیروی انسانی برای بهرهبری در حوزه اقتصاد، تولید و خدمات نداشته باشیم؛ آن موقع مشخص میشود که بحث کاهش و کنترل جمعیت چه ضربهای به کشور زده است و کسانی که در این سالها با اغراض مختلف این سیاست را ترویج دادند، میبایست در مقابل این مسائل پاسخگو باشند.
_ در حال حاضر بسیاری از خانوادهها به داشتن یک فرزند اکتفا کردهاند. تبعات داشتن خانواده تک فرزندی چیست؟
حجتالاسلام شمساللهی: خانواده تک فرزندی تبعات و ابعاد مختلفی دارد و شاید یک کتاب مستقل و مفصل درباره تبعات تک فرزندی نوشت. از جمله تبعات خانواده تک فرزندی مشکلات تعاملی است. فرزندانی که به عنوان تک فرزند در خانواده هستند، در تعامل با سایر افراد در جامعه دچار مشکل میشوند. یعنی اگر ما بخواهیم در حوزه روانشناختی ورود پیدا کنیم، باید به این تبعات اشاره کنیم. در واقع انسان به عنوان یک موجود اجتماعی، نیاز به اجتماعی دارد که آن اجتماع را از خودش بداند و در واقع خودمانیترین اجتماع «خانواده» است. تک فرزندی یعنی خانواده تک نفره، به عبارتی دیگر هیچ ارتباط و تعاملی تحت عناوین خاله، عمو، دایی و عمه و فرزندان آنان دیگر وجود ندارد و فراتر از آن، طایفه و عشیره عملا دیگر وجود ندارد و چنین فرزندانی به مرور زمان به انسانهایی بسیار تنهایی مبدل میشوند و تبعات بسیاری دیگر از جمله مسائل اقتصادی گریبانگیر آنان میشود.
_ توصیه اسلام و ائمه پیرامون فرزندآوری چیست؟
حجتالاسلام شمساللهی: پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمودند فرزند بیاورید و من در قیامت حتی به جنین سقط شده شما مباهات میکنم. خود حضرات معصومین(ع) کثرت فرزند داشتند و ما فقط یک امام را داریم که آن هم حضرت علی بن موسی الرضا(ع) است که تنها یک فرزند _حضرت جواد الائمه(ع) داشتند. ولی به عنوان نمونه حضرت امیرالمومین(ع) ۱۸ پسر و ۱۹ دختر داشتند و سایر حضرات معصومین(ع) نیز همینطور، به کثرت فرزند در واقع توجه ویژهای داشتند. در روایت داریم از حضرت سوال شد از مشخصههای زنی که انسان میخواهد با او ازدواج کند، چیست؟ حضرت فرمودند یکی از اصلیترین شروط ازدواج با یک زن این است که او «ولود» باشد. ولود به معنی بچهآور است و کسی که توانایی فرزندآوری دارد. حضرت فرمودند زن زشت ولود بهتر از زن زیبای عقیم است؛ فلذا توصیه به فرزندآوری از جانب اهل بیت(ع) هم در اقوال اهل بیت(ع) و هم تقریر اهل بیت(ع) و هم در افعال اهل بیت بسیار زیاد است.
_ اگر کسی از لحاظ مالی در مضیقه باشد؛ بازهم میتواند به موضوع فرزندآوری فکر کند؟
حجتالاسلام شمساللهی: ما دو جور محاسبه داریم یک محاسبه مادی که با همین عقل خودمان مثلا فرض کنیم اگر بنده یک فرزند دیگر بیاورم دچار مشکل میشوم و نمیتوانم خانواده را اداره کنم. اما یک محاسبه دیگر داریم که محاسبه الهی است؛ یعنی من واقعا به رزاقیت خدا اعتقاد دارم و اگر کسی به رزاقیت خدا اعتقاد داشته باشد؛ بحث مالی برای او اصلا مطرح نمیشود. از قدیم میگفتند هر آن کس که دندان دهد، نان دهد. در قرآن به صراحت به این مسئله اشاره شده است که رزاقیت بر خدا واجب است. اگر به زندگی خودمان هم نگاه کنیم، کسانی که یک فرزند یا دو فرزند دارند؛ وقتی تعداد فرزندانشان بیشتر میشود، تغییر آنچنانی در وضعیت معیشتی آنان رخ نمیدهد. از قدیم میگفتند فرزند جدید که بیاید رزقاش را هم با خودش میآورد.
مصیبتی که ما الان گرفتار آن هستیم؛ سقط جنین است و در کشور ما روزانه هزار سقط جنین صورت میگیرد. خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید بچههایتان را از ترس نبود رزق نکشید؛ بلکه رزق آنان را خداوند میرساند. این در واقع نوعی شرک است که من فکر میکنم رزاق فرزندم هستم؛ در حالی که خداوند رزاق است و وی رزق را میرساند. در مسئله کنترل جمعیت به این نکتهای که عرض کردم باید دقت ویژهای شود. در جریان شیوع کرونا ۱۰۰ تا ۱۵۰ هزار نفر کشته شدند و از دنیا رفتند. یک هواپیما سقوط میکنند ۵۰ الی ۱۰۰ نفر از دنیا می روند و ما برای این مسائل چه جنجالهایی در دنیا داریم و باید هم داشته باشیم؛ چرا که خون انسانها محترم است. اما در ایران روزانه بیش از هزار سقط جنین صورت میگیرد و خیلی از اینها قانونی انجام میشود؛ در صورتی که ما از لحاظ شرعی، چه از لحاظ انسانی و در موارد بسیاری از لحاظ قانونی حق نداریم دست به چنین کاری بزنیم.
ولی هیچکسی واکنشی به این موضوع نشان نمیدهد به طوری که گویا یک جیفهای (مرداد بو گرفته) بوده که آن را دور انداختند. لذا در بحث کنترل جمعیت، بحثهای نظارتی هم باید مطرح شود و سقط جنینها باید به حداقل برسد؛ یعنی در مواقعی که جان مادر در خطر است و نه برای هر مسئلهای از جمله احتمال نقص عضو یک جنین! در بسیاری از موارد خود پزشکان میگویند تشخیص آنان در خصوص بیماری یک جنین خطا دارد؛ با این حال با همین خطا چه انسانهایی که کشته شدند و چه قتل عامیهایی که صورت گرفته است. باید به این مسئله خیلی دقت کرد و توجه داشت؛ چرا که یک قتل عام خیلی شیک در حال رخ دادن است. وقتی ما می گوییم ۳۶۰ هزار سقط جنین در سال داریم یعنی هر سه سال یک میلیون نفر از جمعیت کشور در حال کم شدن و از دست رفتن است.