به گزارش پایگاه اطلاع رسانی نسیم قم، مصطفی ملایی: در سالهای گذشته، رهبر معظم انقلاب جهت حمایت از تولید داخل و تقویت روحیه مهندسین داخلی، از صنعت خودرو حمایت کردند تا شاید این صنعت بتواند راه اعتلا را در پیش گیرد و بازویی قوی برای صنعت کشور شود. اما متاسفانه برخی از مدیران این صنعت، بدون توجه به این مهم و با در نظر نگرفتن نگاههای راهبردی به این صنعت، سبب شدند اندک اندک این صنعت به جای یارشاطر، تبدیل به بارخاطری برای اکوسیستم صنعت کشور شود.
یکی دیگر از مهمترین علل وقوع این اتفاق، عدم حضور نگاه انقلابی در این صنعت است. پیامد عدم توجه جدی به بیانیه گام دوم، جهت حضور نگاه انقلابی و جوان در مسائل، همین وضعیت خواهد شد که در نتایج ضعیف این صنعت متبلور شده است. بنابراین، حضور جوانان پرانگیزه و انقلابی در عرصه صنعت خودرو می تواند معبر و مطلعی مهم برای این مسئله باشد.
یکی دیگر از دلایلی که موجب شده این صنعت از ریل خود خارج شده و نتواند توقعات را برآورده کند، نبود نقشههای راهبردی هدفمند برای این صنعت است. امروز نیاز به سندهای راهبردی است که با بهرهگیری از نظر مدیران با تجربه صنعتی به نگارش در آمده باشد و با در نظر گرفتن اقتضائات منابع بومی، نگاهی متعالی به این صنعت داشته باشد.
خلا این قبیل اسناد راهبردی کلان باعث شده هر یک از مدیران این صنعت به سلیقه خود و بدون داشتن افق بلند مدت، به تصمیمگیری در این حوزه بپردازند. در حالی که اگر با بهرهگیری از تجربیات مدیران صنعتی دلسوز، اسنادی تدوین میشد، این صنعت میتوانست در این چند دهه، مایه افتخار ایران اسلامی شود.
نبود حتی نیمنگاهی به بازارهای صادراتی از دیگر دلایل ضعیف شدن این صنعت در ایران است. وقتی قرار نباشد با بازارهای جهانی رقابت کنیم و صرفا خود را محصور بازار داخلی کردیم و مشتریان نیز مجبور باشند،از ما خرید نمایند، طبیعتا نمیتوان توقع تعالی و پیشرفت از این صنعت را داشت. در حالی که توقع میرفت این صنعت، پس از چند دهه حمایت و فعالیت، حداقل سهم صادراتی پایدار در کشورهای همسایه داشته باشد.
خدمات پس از فروش نامطلوب از دیگر عواملی است که موجب شده این صنعت در جایگاه واقعی خود نباشد. با نظر سنجیهای صورت گرفته از مشتریان و رصد سادهای در فضای مجازی در مییابیم که متولیان این صنعت در ایران، توجه جدی به مشتری محوری نداشته و با توجه به انحصار به وجود آمده، تلاش چندانی را جهت جلب رضایت مشتریان نکردهاند.
در حالیکه برندهای مطرح صنعت خودروی دنیا، برنامههای راهبردی مهم و کلانی را در حوزه باشگاه مشتریان تدوین مینمایند تا از رقبا پیشی بگیرند،در کشور ما هیچ عزمی برای رضایت مشتریان این حوزه وجود ندارد.
عدم بهرهگیری کافی از نیروهای مستعد در زمینه طراحی صنعتهای پایهای از دیگر دلایل موجود در این زمینه است. نیروهای نخبهای که میتوانستند با ایدههای خود در حوزه طراحی، راه جدیدی را برای این صنعت به وجود آورند، به دلیل عدم حمایت یا مهاجرت نموده و یا خود را به حوزههای دیگری مشغول نمودهاند.
عدم وجود نگاه “ابر برند” برای صنعت خودرو نیز از دیگر مواردی است که میتوان در این راستا بیان کرد. مدیران هر صنعت باید برنامهریزی دقیقی برای برندینگ صنعت خود در بازارهای داخلی و خارجی داشته باشند. وقتی یک صنعت میتواند حرفی برای عرضه داشته باشد که در بازار خود برند گردد تا سهم مناسبی را کسب نماید.
اما صنعتی که برنامه برندسازی مشخص و مدونی نداشته باشد و تمرکزش صرفا بر فروش محصولات خود بر مشتریانی باشد که غالبا به اجبار مشغول خرید هستند، طبیعتا نمیتواند بر برندینگ خود تامل کند.
امید است این تذکر مهم رهبر انقلاب، نقطه عطفی برای تحول در صنعت خودروسازی ایران شود و مدیران این بخش با بهرهگیری از ظرفیتهای فراوان داخلی، این صنعت مهم را بیش از پیش به تعالی برسانند.