روحانیون یکی از گروه هایی به شمار می رفتند که نقش برجسته ای در به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی ایران ایفا کردند. آنان ضدّ سلطنت و خواستار ایجاد حکومت اسلامی بودند و با توجه به مبانی اندیشۀ سیاسی اسلام، مانند وحدت دین و سیاست، دخالت در امور سیاسی اجتماعی را برای خود تکلیفی دینی می دانستند. این […]
روحانیون یکی از گروه هایی به شمار می رفتند که نقش برجسته ای در به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی ایران ایفا کردند. آنان ضدّ سلطنت و خواستار ایجاد حکومت اسلامی بودند و با توجه به مبانی اندیشۀ سیاسی اسلام، مانند وحدت دین و سیاست، دخالت در امور سیاسی اجتماعی را برای خود تکلیفی دینی می دانستند. این گروه نمی توانستند سلطه آمریکا و رژیم صهیونیستی بر ایران تحمل کنند به همین دلیل همراه نهضت انقلاب اسلامی علیه حکومت پهلوی به مبارزه پرداختند. آبراهامیان نویسنده تاریخ در کتاب ایران بین دو انقلاب می نویسد درمجموع، ویژگی مشترک اعضای این گروه، آزادی خواهی، انقلابی بودن، استقلال طلبی و تلاش برای ایجاد حکومت اسلامی بود.(۱)
این گروه همچنین برای تحقق ارزش های اسلامی، زندان، شکنجه، شهادت، تبعید و انواع محرومیتها را به جان خریدند؛ یکی از این افراد که در این راه سخت ترین شکنجه ها را تحمل کرد و حاضر نشد، حتی بر روی کاغذ و در کلام علیه امام(ره) و انقلاب سخنی بر زبان بیاورد، شهید آیت حسین غفاری بود. امام(ره) در خصوص این شهید والامقام و شکنجه شدن ایشان فرمودند: زجر ما این است که ما را حبس کردند یا زندان بردند؟ یا زجر این است که پای بعضی از علماء را اره کردند؛ آقا! توی روغن سوزاندند زجر ما این است که ۱۰ سال، ۱۵ سال، ۸ سال، ۷ سال، علمای ما در حبس هستند».
آیت الله حسین غفاری از روحانیون شیعه و مبارز علیه رژیم پهلوی در۱۲۹۲ خورشیدی در روستای دهخوارقان از توابع تبریز دیده به جهان گشود. وی که در کودکی پدر خود را از دست داد و با راهنمایی دایی خود وارد حوزه شد. وی در ابتدا مقدمات حوزوی را نزد دایی خود که روحانی بود، فرا گرفت و سپس برای ادامه تحصیل به قم مهاجرت کرد و نزد امام(ره)، سیدمحمد حجت کوه کمرهای، سیدشهابالدین مرعشی نجفی، علامه طباطبایی، سیداحمد خوانساری و دیگران این دوره را با موفقیت به پایان رساند. (۲)
آثار و تألیفات
از آیت الله غفاری آثار علمی و ادبی بسیاری به یادگار مانده است. وی حاشیه مفصلی را بر عروه الوثقی نگاشت و همچنین نوشتهها و آثار خطی گوناگون دیگری داشته که در هجوم ساواک به منزل ایشان در چندین نوبت از میان رفتهاند. همچنین برخی نوارهای سخنرانی و دست نوشتههایی نیز از وی موجود است. این شهید بزرگوار قطعات جذاب و شیوایی دارد. بیت هایی که در ادامه آمده از میان نوشته های دوران زندان آیت الله غفاری پیدا شده است.
عاشق چو رو به کعبه صدق و صفا کند احرام خود ز کسوت صبر و رضا کند
در پیش راه بادیهگیر غریب وار ترک عشیره و بلد و اقربا کند
از صدق چون قدم بنهند در فنای عشق اول به پای دوست سر و جان را فدا کند
آنجا که موقف عرفات محبت است برجای سنگریزه سر از کف رها کند
آنگاه دست و روی نشوید ز خون خویش برخیزد و نماز شهادت ادا کند.
ورود به عرصه سیاست
این مجاهد مبارز از همان دوره در تحصیل و تدریس در قم به فعالیتهای تبلیغی، خدمات اجتماعی، فعالیتهای سیاسی و مبارزه علیه رژیم پهلوی پرداخت تا اینکه به توصیه امام(ره) در ۱۳۳۷ خورشیدی برای تبلیغ دینی و امورات مذهبی به تهران رفت و بر شدت مبارزه های خود افزود. یکی از این مبارزات، مخالفت با لایحه انجمن های ایالتی ولایتی بود. جریان از این قرار بود که در ۱۳۴۱خورشیدی همزمان با نخستوزیری اسدالله علم، لایحهای با ۹۲ ماده و هفت تبصره با عنوان «انجمنهای ایالتی و ولایتی» در کابینه مطرح شد و به تصویب رسید.
به موجب این مصوبه که در غیاب مجلس، حکم قانون را داشت از شرایط انتخابشوندگان و انتخابکنندگان، قید سوگند به قرآن حذف میشد و افراد میتوانستند با هر کتاب آسمانی مراسم تحلیف را به جای آورند. این امر موجی از مخالفت ها را به همراه داست. در تهران، آیت الله غفاری یکی از نخستین علمایی بود که به مقابله با این لایحه پرداخت و بر ضد این لایحه سخنرانی کرد و مردم را از عواقب این لایحه و همچنین نقش استعمارگران بیگانه در لایحه آگاه کردند. همچنین وی به همراه علمای تهران اعلامیه هایی را در جهت مخالفت با این لایحه در تهران امضاء و سپس پخش کرد. در نهایت این مصوبه در ۷ آذر ۱۳۴۱ با پافشاری امام (ره) و دیگر روحانیون لغو شد.
از دیگر مبارزه ها و فعالیت های سیاسی این روحانی مبارز، مخالفت با انقلاب سفید بود. در این طرح محمدرضا پهلوی اصول ششگانهای را با حذف و اضافه هایی در قالب «انقلاب سفید» به رفراندوم گذاشت. این طرح از نظر روحانیون دیکته شده از طرف آمریکا به محمدرضا پهلوی بود، بنابراین مورد مخالفت علما قرار گرفت و آنان خواستار گفت وگو با نمایندهای از طرف دولت شدند. همچنین علمای قم آیتالله کمالوند را به عنوان نماینده فرستادند تا نظرات آنها را در این ارتباط ارایه کند. این مذاکرات بینتیجه بود. بعد از این اعتراضات امام(ره) با اشاره به اهداف رژیم در نابود کردن احکام اسلام اعلام کرد که عید نوروز ۱۳۴۲ خورشیدی تحریم است. همچنین علمای تهران اعلامیهای را در حمایت از این تحریم صادر کردند که آیت الله غفاری از جمله امضاکنندگان این اعلامیه بود و سخنرانی های متعددی را علیه رژیم پهلوی انجام داد. برای نمونه در روزهای قبل از دستگیری امام(ره) و واقعه ۱۵ خرداد ۱۳۴۲خورشیدی آیت الله غفاری در شب عاشورا در سخنانی گفت: «ای مردم! آیا فکر می کنید فقط هزار و سیصد و خرده ای سال قبل دین خدا را تحریف کردند؟… امروز خون رهروان و پیروان امام حسین را نیز بر زمین می ریزند… د. امروز مردی از سلاله پیامبر و علی و حسین پا به عرصه وجود گذاشته و یک تنه در مقابل این ظلم و ستم ها قد برافراشته است. تنها اوست که می خروشد و بر ضد بی دینی و جور حکام داد سخن سر می دهد. او شخصی جز آیت الله خمینی نیست. ای مردم من وظیفه دینی خود را انجام دادم، امشب به شما گفتم که پیروی از این مرجع بزرگ همانا پیروی از رسول خدا است. پیروی از حسین (ع) و ائمه اطهار(ع) است. گوش به دستورات او باشید و ببینید از قم او با شما چه می گوید. بعد از این سخنرانی ها بود که ساواک حدود هشتاد روحانی و از جمله آیتالله غفاری را به مدت ۴۰ روز را دستگیر و زندانی کرد.
یکی دیگر از فعالیت های سیاسی این عالم ربانی مخالفت با قانون اصلاحات ارضی در ۱۳۴۳خورشیدی بود به این دلیل ساواک او را سه ماه زندانی و سپس با تبدیل قرار بازداشت به التزام عدم خروج از حوزه قضایی تهران از زندان آزاد شد. (۳)
شهید غفاری در ادامه مبارزه و مخالفت با رژیم پهلوی و در حالی که قرار بود، مراسم شکرگزاری برای محمدرضا پهلوی در مسجد خاتم الانبیا برگزار شود، وی به همراه چند تن از اهالی محل تمام فرش های مسجد را جمع کردند و به فرش شویی برای شستن تحویل دادند؛ همین موضوع مانع برگزاری مراسم در این مسجد شد. همچنین با اوج گرفتن قیام مردم، سخنرانیها و فعالیتهای سیاسی آیتالله غفاری روزبهروز شدت مییافت و جلسات خانگی ایشان نیز برپا بود. مأموران ساواک که رفتار و گفتار او را زیر نظر داشتند، گزارشهای فراوانی از او برای اداره مربوطه خود تهیه و ارسال میکردند. سرانجام با شدت گرفتن فعالیتهای انقلابی در تیر ۱۳۵۳ دستگیر و ضمن بازرسی از خانهاش تعداد زیادی اعلامیه کشف شد.(۴) ایشان در بازجویی ساواک نیز در ارتباط با امام خمینی (ره) در پاسخ به اینکه نظر شما نسبت به آقای خمینی چیست؟ چنین میگوید: من فکر می کنم شخصی که می تواند ایران را نجات دهد، آیت الله خمینی است.
شهادت
سرانجام این روحانی جسور و بیباک بعد از سال ها تحمل زندان بر اثر فشار شکنجه در هفتم دی۱۳۵۳ خورشیدی به شهادت رسید و در آرامگاه دارالسلام قم به خاک سپرده شد. محمود بازرگانی هم بند وی درباره استقامت شهید غفاری می گوید: «ساواک هر کاری می کرد، نمی توانست ایشان را به اعتراف مجبور کند، هر شکنجه ای هم که میتوانست انجام داد اما بی فایده بود. تا اینکه تصمیم گرفتند، محاسن ایشان را با تیغ آن هم با پوست خشک بتراشند. این موضوع بسیار بسیار برای ایشان گران تمام شد. این تراشیدن محاسن، یک ضربه مهلکی بود بر پیکره شخصیتی ایشان. وقتی محاسن آیت الله غفاری را تراشیدند، او را به داخل بند آوردند. از آن لحظه ای که ایشان به داخل بند آمد، دیگر نه حرفی زد و نه چیزی خورد. بعد از مدتی هم حالشان چنان بد شد که نگو. به همین دلیل دیگر زندانیان شروع کردند به سرو صدا و همین امر باعث شد که مرحوم غفاری را به بیمارستان بردند. بعد از اینکه ایشان را بردند، ما دیدیم شب گذشت و خبری نشد. هر چه می پرسیدیم، جواب سربالا می دادند تا اینکه فردایش متوجه شدیم ایشان از دنیا رفته اند و به شهادت رسیده اند».
منابع:
۱- ایران بین دو انقلاب، یرواندآبراهامیان، ترجمه احمد گل محمدی، نشر نی، تهران، ۱۳۵۹: ۴۳۶، ۴۳۹
۲- ربانی خلخالی، علی، شهدای روحانیت شیعه در یکصد سال اخیر، قم، پیام اسلام، چاپ اول، ۱۴۰۲ق، ص۲۴۴.
۳- مدنی، سیدجلالالدین، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ج۲ ص۲۰۰.
۴- مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، یاران امام به روایت اسناد ساواک، شهید آیت الله غفاری، انتشارات وزارت اطلاعات، چاپ اول، ۱۳۸۱ش، ص۱۲۶