به گزارش پایگاه اطلاع رسانی نسیم قم به نقل از خبرگزاری فارس از قم، ایام نوروز سال جاری مانند سالهای قبل، فیلمهای ایرانی و خارجی بسیاری از شبکههای مختلف سیما به نمایش درآمد که یکی از آنها، فیلم «نردبان» به کارگردانی و نویسندگی مشترک ولی باقری و افسانه آقانژاد و محصول سال ۱۳۹۸ بود، فیلمی در ژانر کودک و نوجوان که در قم، با همکاری اداره کل آموزش و پرورش این استان و در دبستان حضرت زهرا (س) ساخته شد و فیلمنامه آن هم در جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان، جایزه نخست بخش تألیف و اندیشههای نو را دریافت کرد.
«نردبان»، داستان زندگی دختری ۹ ساله به نام نرگس را روایت میکند که مدرسه اش در تدارک برپایی جشن تکلیف برای وی و دیگر همکلاسیهای اوست و قرار است همه این دانش آموزان با چادرهای رنگی خود در جشن تکلیفشان حاضر شوند، اما در این بین اتفاقاتی میافتد.
باید گفت «نردبان»، تصویرسازیِ یک «گُذار» است، گذار و گُذرِ نرگس از مسیر زندگی روزمرّه برای رسیدن به یک رفتار باثبات و منطقی.
در این مسیر، انتخاب عنوان «نردبان» برای این فیلم هم نشاندهنده همین سیر و گذر صعودی شخصیت اول فیلم است و نامگذاری دقیقی تلقی میشود.
درباره این فیلم میتوان به این نکته اشاره کرد که این اثر تاحدودی توانسته محیط فکری و رفتاری دخترانِ در آستانه سنِ تکلیف را به تصویر بکشد؛ بویژه آن که فیلمنامه میکوشد تا رفتارهای پرخاشگرانه نرگس در ابتدای داستان را با یک سیر منطقی در زندگی روزمره به رفتار توأم با حسّ مسؤولیت وی ختم و آن را به مخاطب عرضه کند.
بر این اساس میتوان اذعان کرد که تلاش نویسندگان و فیلمسازان این اثر، «نردبان» را به یک فیلم داستانگوی باورپذیر تبدیل کرده که میتواند گلیم خود را از آب بکشد و تاحدودی راوی قصه نسبتا جذاب خویش باشد.
البته در این مسیر، تمهید نویسندگان و فیلمسازان اثر برای غیاب مقطعی مادر نرگس در بخشهایی از فیلم، خود به باورپذیریِ این تغییر در شخصیت اصلی یعنی نرگس کمک کرده و توانسته حسّ همذات پنداری مخاطبان را نیز با خود همراه کند، در عین حال که در غیاب مقطعی مادر نرگس، حضور پُررنگ مادربزرگ او به عنوان یک بزرگتر معنوی در جای جای فیلم، دیده میشود و تأثیر لازم را میگذارد.
این چنین است که این مادربزرگ حتی در انتخاب رنگ چادرنماز نرگس و تمرین وی برای یادگیری اذکار نماز تا دیگر موارد، به درستی نقش آفرینی میکند و به کمک نرگس میآید.
در عین حال باید به این نکته نیز توجه داد که استفاده فیلمسازان اثر از لوکیشنهای مختلف شهر قم بویژه گذر از بازار سنتی قم و متن بافت فرسوده شهر و استفاده از لوکیشن خانه ای با بافت قدیمی در کنار انتخاب شغل سفالگری برای پدر خانواده، در خدمت داستان فیلم و از دیگر نقاط قوت آن است.
این گونه است که نرگس در قصّه به تصویرکشیده شده «نردبان»، حتی بدون حضور عینی در جشن تکلیف مدرسه، به یک خودباوری ایمانی میرسد که در این باره، حضور وی همراه با دوست و مادربزرگش در محوطه اطراف حرم حضرت معصومه (س) و در حالی که چادر محبوب خود را به سر دارد نشانه ای از همین رسیدن به خودباوری، لذت درونی و البته آرامش معنوی است.
او در سِیر قصه خود، از شخصیتی لجباز و پرخاشگر، به دختری مسؤولیت پذیر تبدیل میشود که حتی میتواند بدون حضور پدر و مادر، تصمیم بگیرد و کارهای خود را به خوبی پیش ببرد.
این چنین است که نرگس با تمهیدات اندیشیده شده در قصه، به یک پُختگی نسبی (مانند سفالی که در کوره پخته میشود) یعنی همان آغاز سنّ تکلیف میرسد تا صحنه پایانی فیلم یعنی شادی وی در حالی که چادر به سر دارد نیز معنادار باشد.
البته «نردبان» میتواند با یک بازنگری در تدوین خود و حذف برخی صحنهها بویژه در یک سوم پایانی فیلم، به ریتمی مناسب تر دست یابد تا همراهی مخاطب بویژه مخاطب کودک و نوجوان با اثر بیشتر شود.
کوتاه سخن آن که «نردبان»، نمایش تلاش یک تیم برای ثبت یک اثر هنری معنوی با محوریت قم است و نشان میدهد که فضای معنوی و سنتی قم، بستری کاملا مناسب برای خلق فیلمهای بلند تلویزیونی و حتی سینمایی است؛ به شرط آن که نهادهای فرهنگی قم نیز زمینه را برای این حضور و خلق اثر مهیّا سازند و مُشوّق حقیقی هنرمندان در این زمینه باشند.