به گزارش پایگاه اطلاع رسانی نسیم قم، رضا تلخابی: ایوان بلند قم، آشیان انوار قدسی و مأمن قلوب مؤمنین است؛ شهری که هر ذرهٔ خاکش با ذکر و تسبیح آمیخته و هر کوی و برزنش با عطر وقف و نذر و صدقات مزین گشته. وقف، در این دیار نه صرفاً سندی بر سنگ و کاغذ، بلکه عهدی است میان واقف و خالق، پیوندی است جاوید میان همت عالی انسان و بقای نام نیک او تا قیام قیام.
قم، این دارالایمان و مأمن قلوب شیعیان، شهری است که از قرون نخستین هجری تا به امروز، به برکت قدوم حضرت فاطمهٔ معصومه سلاماللهعلیها و حضور علما و فقهای بزرگ، جلوهگاه سنت جاوید وقف بوده است. در این سامان، وقف نه تنها امری مالی، بلکه جلوهای از ایمان و اخلاص بوده که نام واقفان را در تاریخ ماندگار ساخته است.
نمونههای تاریخی وقف در قم
در تواریخ مسطور است که بسیاری از بزرگان و سلاطین، به ویژه در عهد صفویه و قاجاریه، موقوفات عظیمی را برای آستانهٔ مقدسهٔ حضرت معصومه سلاماللهعلیها مقرر داشتند. این موقوفات، شامل روستاها، باغها، کاروانسراها و دکاکین متعدد بوده که عوائد آن صرف روشنایی حرم، اطعام زائران، برگزاری مراسم عزاداری و توسعهٔ بناهای مقدس میشده است.
در عهد کریمخان زند و پس از او، در دوران قاجار، موقوفات حرم مطهر توسعهای بسزا یافت؛ چنانکه املاک فراوانی در دشتهای پیرامون قم، همچون کهک و جعفرآباد، وقف بر آستانه شد. ناصرالدینشاه قاجار نیز چندین مزرعه و ملک را وقف مصارف حرم و مدرسههای علمیه نمود.
از دیگر نمونههای بارز، وقف مدرسههای قدیم قم است؛ همچون مدرسهٔ فیضیه، که قرون متمادی است با تکیه بر موقوفات خود، طلاب علوم دینی را در سایهٔ سفرهٔ وقف پرورانده است. نیز مدرسهٔ دارالشفا و مدرسهٔ حجتیه، که بخش عمدهای از مخارج خود را از عوائد موقوفات تأمین نمودهاند.
پیوند وقف با زندگی مردم
وقف در قم تنها محدود به آستانه و مدارس نبوده؛ بلکه بازارچهها و کاروانسراها نیز به همت واقفان ساخته و وقف شده است. کاروانسرای موقوفهای در مسیر زائران، پناهگاه مسافران خسته بود. آبانبارها و قنوات موقوفی، تشنگی اهالی و زائران را فرو مینشاند.
حتی برخی بساتین و باغهای مشهور قم، وقف اطعام فقرا و یتیمان بوده است. اینها همه نشان میدهد که وقف در قم، ریشه در همهٔ ابعاد زندگی داشته و نقشی ژرف در عمران و آبادانی شهر ایفا کرده است.
چالش امروز
دریغا که بسیاری از این موقوفات، در گذر زمان یا در اثر غفلت و …، دچار نقصان و ضعف گشتهاند. برخی کاروانسراها و دکاکین موقوفی، اکنون ویران و متروکاند. بخشی از املاک وقفی، در اثر تصرف ناروا یا بیتوجهی، از دست رفته است. و بسیاری از نیات نیک واقفان، در میان اوراق قدیم مدفون مانده و در عمل اجرا نمیشود.
راهکار احیا
باید که متولیان موقوفات، همانند امینیان سلف ، خود را خدمتگزار خلق بدانند نه مالک دارایی. شفافیت در دخل و خرج، معرفی دقیق نیت واقف به عامهٔ مردم، بهرهگیری از روشهای نوین در مدیریت سرمایههای وقفی و همچنین صیانت قانونی از تعدیات زمانه، همه از جمله تدابیر لازم است.
تشکیل مجمعی از خردمندان و علمای صالح تا بر حسن اجرای امور وقفی نظارت کنند، تا چراغ اعتماد خاموش نگردد و نام واقفان درخشانتر از پیش بدرخشد.
برای تداوم ک احیای این میراث گرانبها، باید تاریخ و اسناد وقف در قم احصاء و بازخوانی شود.سپس متولیان با نگاهی نو، این املاک را احیا کرده و در چرخهٔ تولید و منفعت مشروع قرار دهند.
همچنین، ایجاد یا بروز نمودن «بانک جامع اطلاعات موقوفات قم» و معرفی عمومی کارکرد هر یک، اعتماد مردمان را افزایش خواهد داد. احیای بناهای وقفی متروک، نه تنها موجب رونق اقتصادی شهر خواهد شد، بلکه چهرهٔ فرهنگی قم را نیز آراستهتر خواهد ساخت.
کلام آخر
قم، به برکت وجود حضرت معصومه سلاماللهعلیها، سزاوار آن است که بار دیگر وقف در این شهر، همچون عهد قاجار و صفویه، مایهٔ آبادانی و مظهر ایمان گردد. اگر تدبیر و اخلاص با هم دست در کار شوند، موقوفات قم میتوانند چراغی جاودان باشند که از یکسو حوزههای علمیه را توانمند سازد و از سوی دیگر، سفرهٔ محرومان را پُر برکت نماید. در چنین صورتی، نام واقفان در دیوان رحمت ثبت خواهد شد و قم، همچنان قبلهٔ قلوب مؤمنین و مرکز نورانیت باقی خواهد ماند
قم، این دارالایمان و قبلهٔ طالبان معرفت، سزاوار آن است که وقفهایش به والاترین مراتب شکوفایی رسد؛ که هر ریال از آن، صدای اذان را رساتر، منارهٔ علم را برافراشتهتر، و سفرهٔ محرومان را پربرکتتر سازد.


















